English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3920 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
in on <idiom> U اطلاعاتی داشتن درمورد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
To be biased (prejudiced). U درمورد چیزی تعصب داشتن
have something on someone <idiom> U اطلاعاتی درموردکار خطای شخص داشتن
counterintelligence survey U بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی
area assessment U ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
talk up <idiom> U صحبت درمورد
hold forth <idiom> U صحبت کردن درمورد
what about <idiom> U چطور(درمورد چیزی)
use one's head/bean/noodle/noggin <idiom> U عمیقا فکر کردن درمورد
get the goods on someone <idiom> U فهمیدن اطلاعات بد درمورد کسی
get wise to something/somebody <idiom> U درمورد موضوع محرمانه فهمیدن
smoke out <idiom> U درمورد چیزی به حقیقت رسیدن
bark up the wrong tree <idiom> [درمورد چیزی گمان اشتباه کردن]
give someone the benefit of the doubt <idiom> U همیشه بهترین را درمورد کسی فرض کن
freeboard U حق ادعای مالکیت درمورد زمینهای خالصه
cross a bridge before one comes to it <idiom> U درمورد مشکلی قبل از حادثه فکرکردن
monomaia U جنون درمورد بخصوصی وسواس در چیزی
food for thought <idiom> U درمورد چیز باارزش فکر کردن
search one's soul <idiom> U کنکاش کردن درمورد بی گناهی کسی
We must inquire into this matter. U درمورد این موضوع باید تحقیق کنیم
To be patient with someone . U درمورد کسی صبر وشکیبائی نشان دادن
perverse verdict U درمورد نکات قضایی موضوع صادر شود
tie up <idiom> U تمام مدت درمورد کسی حرف زدن
I have been deceived in you . U درمورد تو گول خورده بودم ( آن نبودی که فکر می کردم )
context sensitive help key U کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
achloropsia U نوعی نابینایی درمورد رنگها مخصوصا رنگ سبز
target dossiers U پرونده اطلاعات جمع اوری شده درمورد هدفهای منطقه
demarche U عمل سیاسی اقدامی است که دولتی درمورد مسئله خاصی
aerostatics U علمی که درمورد گازها درحالت سکون و تعادل بحث میکند
let go <idiom> U به حال خود گذاشتن ،هیچ کاری درمورد چیزی انجام ندادن
referendums U حاکی از این که دارای قدرت و دستورات درمورد امر بخصوصی نیست ad-refrendum
referenda U حاکی از این که دارای قدرت و دستورات درمورد امر بخصوصی نیست ad-refrendum
referendum U حاکی از این که دارای قدرت و دستورات درمورد امر بخصوصی نیست ad-refrendum
information routing U مسیریابی اطلاعاتی
information networks U شبکههای اطلاعاتی
information system U سیستم اطلاعاتی
bulletin U نشریه اطلاعاتی
information service U سرویس اطلاعاتی
information service U خدمت اطلاعاتی
data bank U بانک اطلاعاتی
data banks U بانک اطلاعاتی
intelligence annex U پیوست اطلاعاتی
intelligence cycle U مدار اطلاعاتی
knowledge work U کار اطلاعاتی
knowledge industries U صنایع اطلاعاتی
agents U عامل اطلاعاتی
agent U عامل اطلاعاتی
information banks U بانکهای اطلاعاتی
information bits U بیتهای اطلاعاتی
agent net U شبکه اطلاعاتی
intelligence summary U خلاصه اطلاعاتی
bulletins U نشریه اطلاعاتی
cw system U سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
cumpuserve U سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
intelligence summary U خلاصه وضعیت اطلاعاتی
help desk U میز کمک [اطلاعاتی]
helpdesk U میز کمک [اطلاعاتی]
double agents U عامل اطلاعاتی دو جانبه
double agent U عامل اطلاعاتی دو جانبه
on line information service U سرویس اطلاعاتی مستقیم
automated intelligence file U پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
periodic intelligence report U گزارش نوبهای اطلاعاتی
dual agent U عامل اطلاعاتی دو جانبه
coroner U مامور بررسی و تحقیق درمورد علت مرگهای ناگهانی در CL ماموری است که وفیفه اش جنبه قضایی واجرایی
full power U اختیاری است که دولتی به نماینده خود به طور موقتی میدهد تا درمورد بخصوصی مذاکره و اخذتصمیم کند
coroners U مامور بررسی و تحقیق درمورد علت مرگهای ناگهانی در CL ماموری است که وفیفه اش جنبه قضایی واجرایی
association in information systems U انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
officers call U نشریه اطلاعاتی مخصوص افسران
shannon U اندازه محتوای اطلاعاتی یک ارسال
aisp U انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
pan- U در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan U در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pans U در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
inside information U اطلاعاتی که بمردمان بیرون داده میشود
irm U Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager
immunity U به طوری که توقیف و اعمال مجازات درمورد چنین ماموری ممکن نیست مگر به وسیله تحویل دادنش به دولت متبوع وی
shirt-tails U اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
shirt-tail U اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
list U چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
compuserve U یکی از مهمترین سرویسهای اطلاعاتی line-on وابسته به آمریکا
the source U خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
We would appreciate it if you could provide us with some information about ... U ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
money to burn <idiom> U بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
long U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longest U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longed U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long- U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
revealed U نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
cirvis U دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
qube U تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
headers U پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
ip U شرکت یا کاربری که اطلاعاتی درباره استفاده سیستم ویدیویی است
reveal U نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
reveals U نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
status U ثباتی که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
status U کلمهای حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
header U پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
to keep down U زیرفرمان خودنگاه داشتن دراطاعت خود داشتن
to keep up U از افسرده شدن نگاه داشتن باذنگاه داشتن
status U یک بیت در کلمه که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت و نتیجه یک عملیات است
masters U اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
aspects U کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
mastered U اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
aspect U کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
master U اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
approved data U سوابق و اطلاعاتی که میتوانندبرای تعیین مراحل تعمیرات یاتغییرات هواپیمای ویژهای بکارروند
providers U شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
device U کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
provider U شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
devices U کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
CDs U وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
CD U وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
headers U بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
header U بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
Q Channel U یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
proffering U تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffers U تقدیم داشتن عرضه داشتن
hope U انتظار داشتن ارزو داشتن
differ U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
hoping U انتظار داشتن ارزو داشتن
hopes U انتظار داشتن ارزو داشتن
hoped U انتظار داشتن ارزو داشتن
abhors U بیم داشتن از ترس داشتن از
abhorring U بیم داشتن از ترس داشتن از
abhorred U بیم داشتن از ترس داشتن از
proffered U تقدیم داشتن عرضه داشتن
differing U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differs U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
proffer U تقدیم داشتن عرضه داشتن
resided U اقامت داشتن مسکن داشتن
differed U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
reside U اقامت داشتن مسکن داشتن
resides U اقامت داشتن مسکن داشتن
mean U مقصود داشتن هدف داشتن
meanest U مقصود داشتن هدف داشتن
to have by heart U ازحفظ داشتن درسینه داشتن
cost U قیمت داشتن ارزش داشتن
meaner U مقصود داشتن هدف داشتن
requests U متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requesting U متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requested U متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
request U متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
burned U کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
RIFF U فایل که حاوی اطلاعاتی است که با قالب فایل RIFF فرمت میشود
assembly U زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
feedback U اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
design phase U فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
executive information system U نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
poaching U دسترسی به لیست ها که فایل یا برنامه ها به منظورجستجوی اطلاعاتی که استفاده کننده مستحق دسترسی به انها نیست
upkeep U بهنگام نگه داشتن . نگه داشتن وسایل در حالت فعال
Internetwork Packet Exchange U پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است
IPX U پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود
freedom of information act U قانون فدرالی که به شهروندان عادی اجازه میدهد تا به اطلاعاتی که توسط نمایندگی فدرالی جمع اوری شده است دسترسی یابند
RFC U متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد تازه مط رح شده است واز کاربرق خواهد که متن را بررسی کند و توضیحات لازم را اضافه کند
information science U علوم اگاهی علوم اطلاعاتی
to have something in reserve U چیزی بطوراندوخته داشتن چیزی درپس داشتن
lead a dog's life <idiom> U زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
long for U اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
cell relay U روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
command information program U برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
monogyny U داشتن یک زن
lack U کم داشتن
redolence U بو داشتن
lacked U کم داشتن
to have U داشتن
to possess U داشتن
lacks U کم داشتن
to have possession of U داشتن
to hold U داشتن
bears U در بر داشتن
bears U داشتن
possessing U داشتن
possesses U داشتن
possess U داشتن
to hold a meeting U داشتن
lackvt U کم داشتن
to be feverish U تب داشتن
to be in a f. U تب داشتن
bear U داشتن
bear U در بر داشتن
to have f. U تب داشتن
doubts U شک داشتن
owns U داشتن
having U داشتن
have U داشتن
own U داشتن
relieve U داشتن
relieves U داشتن
doubting U شک داشتن
doubted U شک داشتن
doubt U شک داشتن
to go hot U تب داشتن
wanted U کم داشتن
want U کم داشتن
owned U داشتن
intercommon U داشتن
owning U داشتن
relieving U داشتن
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
1nonconversation
1i go out with you
1what about the plans to put automatic machines in the factories?
1 facing man power issue if some day my rigger will be free I provide you, project in on going and I send rigger to Jalalabad and Kundoz I am also
1Given that the admittance matrix will not be full, further savings in storage requirements can be made.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com